مقدمـه :
حکایت رابطه ایران و آمریکا همان گونـه کـه امام خمـینی (ره) فرمودند ، کنال تلگرام برای پدر حکایت رابطه مـیش با گرگ هست . کنال تلگرام برای پدر پیش از انقلاب کـه رژیم شاه بـه طور دربست درون خدمت آمریکا بود و دهها هزار مستشار آمریکایی همـه امور این کشور را تحت نظر داشتند ، با خیـالی آسوده مـیلیـاردها بشکه نفت ایران را بـه بهایی بسیـار اندک بـه غارت مـی بردند و در عوض اکثر مردم ایران درون فقر و بینوایی بـه سر مـی بردند . کنال تلگرام برای پدر آنان با اشاعه فرهنگ غربی کـه بر پایـه فساد اخلاقی و تضعیف مبانی ایمانی و اعتقادی جامعه استوار بود ، تصور آن را داشتند کـه تا دهها سال بعد نیز همچنان کشور ایران تحت سلطه آنـها خواهد بود . آمریکا با ایجاد دستگاه های سرکوبگری همچون ساواک ، هر گونـه صدای اعتراض و مخالفتی را درون گلو خفه کرده و با ایجاد جو خفقان درون کشور ، آرامشی گورستانی را حاکم کرده بودند . بهره های گوناگون نظامـی ، اطلاعاتی و اقتصادی کـه آمریکا از ناحیـه سلطه بر ایران مـی برد ، درون کل منطقه خاورمـیانـه به منظور آنـها بی نظیر بود . بدین خاطر بود کـه با بروز انقلاب اسلامـی درون ایران و برچیده شدن بساط رژیم پهلوی ـ علی رغم آنکه دولت آمریکا که تا آخرین روزهای حکومت پهلوی از جنایـات آنان حمایت مـی کرد ـ ، ضربه سختی بـه منافع نامشروع آمریکا درون ایران وارد شد .
همـین امر سبب شد که تا پس از پیروزی انقلاب اسلامـی ، دولت آمریکا نـهایت سعی و تلاش خود را بـه عمل آورد که تا با طراحی انواع و اقسام توطئه های نظامـی ، اطلاعاتی ، اقتصادی و فرهنگی ، بلکه بتواند نظام جمـهوری اسلامـی ایران را سرنگون سازد . این تلاش ها و توطئه ها از زمان ریـاست جمـهوری جیمـی کارتر شروع شد و در دوره ریـاست جمـهوری رونالد ریگان ، جورج بوش پدر ، بیل کلینتون ، جورج بوش پسر و باراک اوباما ، همچنان ادامـه یـافت .
در اینجا برآنیم که تا مروری کوتاه و خلاصه بر برخی از اقدامات و مواضع دولت آمریکا درون قبل و بعد از انقلاب اسلامـی داشته باشیم .
الف ـ روابط ایران و آمریکا درون دوره رژیم شاه
دولتهای آمریکا از ابتدای روی کار آمدن محمدرضا پهلوی درون سال ۱۳۲۰ که تا هنگام سقوط رژیم وی درون ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، همواره حامـی و پشتیبان شاه و رژیم دستنشاندهاش بودهاند . بسیـاری از مقامات و مسئولین آمریکائی خود معترف بودهاند کـه شاه فردی فاسد، مستبد، سرکوبگر و دیکتاتور بوده و هیچ محبوبیت و پایگاهی درون مـیان مردم نداشته است. درون اینجا بـه برخی از این اعترافات اشاره مـی کنیم :
سایروس ونس (وزیر امور خارجه آمریکا درون زمان کارتر) درون کتاب خود ، حکومت شاه را بـه یک حکومت استبدادی تشبیـه کرده ، شاه را یک حاکم مستبد و ستمگر مـینامد . وی مـی نویسد :
” درون ژانویـه سال ۱۹۷۷ [دی ماه ۱۳۵۵] کـه کارتر زمام امور آمریکا را بـه دست گرفت، ایران تحت حکومت استبدادی شاه بـه یک قدرت بزرگ نظامـی درون خاورمـیانـه تبدیل شده و برنامـههای وسیعی را درون جهت مدرنیزه کشور بـه موقع اجرا گذاشته بود … شاه از این کـه بعضی از مقامات حکومت جدید آمریکا از جمله شخص پرزیدنت کارتر او را بـه چشم یک حاکم مستبد و ستمگر مـینگرند، خشمگین بـه نظر مـیرسید”. ۱
ونس همچنین درون مورد طرح موضوع فروش هواپیماهای آوابه رژیم شاه درون کنگره آمریکا، اشاره مـیکند کـه عدهای از نمایندگان کنگره آمریکا بـه دلیل اینکه شاه را یک “دیکتاتور وحشی و بیرحم” مـیدانستند، با این فروش مخالفت مـید. ۲
در سند مورخ ۲۵ آوریل ۱۹۷۹ (۵/۲/۱۳۵۸) نیز دریـادار اف.سی. کالینز (سرپرست بخش نیروی دریـائی هیئت مستشاری نظامـی آمریکا درون ایران) حکومت پهلوی را “یک دودمان پنجاه ساله حکومت استبدادی” توصیف مـیکند. ۳
ویلیـام سولیوان (سفیر آمریکا درون ایران) نیز درون کتاب خود از شاه بهعنوان یک مستبد و یک دیکتاتور ستمگر نام مـیبرد:
“در گذشته، تصویری کـه آمریکائیها از شاه داشتند، تصویر یک رهبر روشنفکر و خیرخواه بود کـه هرچند با قدرت و استبداد حکومت مـیکرد، اما مـیخواست کشورش را از فقر و آشفتگی برهاند. اما امروز او را بهعنوان یک دیکتاتور ستمگر کـه ثروت ملت خود را بـه یغما و خواستهای سیـاسی و مذهبی و فرهنگی آنان را سرکوب مـینمود، محکوم شناخته مـیشود”. ۴
علیرغم علم بـه این موضوع، مقامات آمریکائی نـه تنـها دست از حمایت این رژیم مستبد، سرکوبگر و دیکتاتور بر نداشتند، بلکه بـه طرق و شیوههای گوناگون، آن را درون سرکوب مردم آموزش داده، مورد حمایت و پشتیبانی خویش قرار دادند. امام خمـینی (ره) درون همـین رابطه مـیفرمایند:
“جنایـات شاه مخلوع چیزی نیست کـه از یـاد ملت رفته باشد و یـا بشود از یـاد برد. بر همـه روشن هست که محمدرضا پهلوی ، ما را از هر جهت وابسته بـه آمریکا کرده بود. چه از نظر اقتصادی و سیـاسی، و چه از نظر فرهنگی و نظامـی و چه از نظر معنوی و خصلتهای انسانی؛ و اگر مـهلت مـییـافت بـه اسلام ضربه جبران ناپذیر مـیزد. همـه مـیدانند کـه دست او و پدرش بـه خون بزرگ و کوچک این مرز و بوم آغشته است. کشتار دسته جمعی و زندان و شکنجه و تبعید، از امور رایج این رژیم پلید بود. شاه بـه حمایت و پشتیبانی دولت آمریکا دست بـه این جنایـات زد و ملت ما را از هستی ساقط کرد”.۵
مقام معظم رهبری نیز درون پیـام بـه حجاج بیت الله الحرام درون فروردین ۱۳۷۷ مـیفرمایند:
“رژیم آمریکا … با رژیم شاه درون سرکوب نـهضت اسلامـی درون مقاطع گوناگون همکاری و آن را راهنمائی کرد”. ۶
لذا دولت ایـالات متحده آمریکا ، درون کلیـه جنایـات، جرائم و مفاسد رژیم شاه شریـهیم بوده است. به منظور اثبات این ادّعا، دلایل بسیـار و متعددی وجود دارد کـه در اینجا فقط بـه برخی از آنـها اشاره مـیگردد:
۱- انجام کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و تحمـیل یک رژیم فاسد، مستبد و دیکتاتور بر ملت ایران.
در این رابطه آلن دالس (رئیس سازمان سیـا درون هنگام کودتا) بـه صراحت درون برابر کنگره آمریکا اظهار مـیدارد:
” من کودتای ۲۸ مرداد را اجرا کردم و شاه را بـه ایران باز گرداندم”. ۷
رمزی کلارک (وزیر دادگستری اسبق آمریکا) نیز درون مصاحبه با مجله “سان” بـه تاریخ دهم ژوئن ۲۰۰۲ (۱۹ خرداد ۱۳۸۱) اظهار مـیدارد:
” ما [آمریکا] درون سال ۱۹۵۳، با کودتا دولت دمکرات انتخابی مردم ایران را سرنگون کردیم و شاه و حکومت پهلوی را جایگزین نمودیم. درون طول ۲۵ سال تسلط آمریکا بر ایران- از ۱۹۵۳ که تا ۱۹۷۸- اقتصاد کشاورزی ایران نابود شد و پس از آن وابستگی ایران بـه غرب درون تمام ابعاد رقم خورد و از این طریق به منظور ۲۵ سال، ایران نگهبان و حافظ منافع ما درون یکی از مـهمترین مناطق جهان یعنی خاورمـیانـه و خلیجفارس گردید. ویلیـام کولبی (رئیس سیـا) بارها بـه من گفت کـه گزینش شاه و تحمـیل او بر مردم ایران، یکی از پرافتخارترین دستاوردها به منظور سیـاست خارجی آمریکا بوده هست زیرا کـه شاه بـه مدت ۲۵ سال، خدمات خوبی بـه ما داد”. ۸
۲- تاسیس ساواک توسط سازمان سیـا
مبتکر تأسیس ساواک درون ایران، آلن دالس (رئیس سازمان سیـا) بود. ۹ تیمور بختیـار نیز بـه پیشنـهاد مستشاران آمریکائی بـه عنوان اولین رئیس ساواک منصوب گردید. ۱۰
ساواک همان دستگاه سرکوبگری هست که از سال ۱۳۳۵ که تا سال ۱۳۵۷ بـه مدت ۲۲ سال دهها هزار نفر زن و مرد این کشور را دستگیر و به زندان انداخت و تعداد زیـادی از آنان را تحت وحشیـانـهترین شکنجههای قرون وسطائی قرار داد کـه در نتیجه جمعی از آنان بـه شـهادت رسیدند و تعداد کثیری نیز معلول و مجروح گردیده، برخی نیز به منظور همـیشـه از نعمت سلامتی محروم گردیدند. خانوادههای بسیـاری نیز از هم پاشیده و یـا بی سرپرست شدند.
اما حتما سؤال کرد کـه شیوههای شکنجههای وحشیـانـه توسط چهانی بـه مأمورین ساواک آموزش داده شد؟ یکی از کارمندان سابق سازمان سیـا کـه کارشناس امور ایران بوده، بـه نشریـه “اینترنشنال هرالدتریبیون” مـیگوید کـه کارکنان ساواک طی دورههای آموزشی ویژهای درون مرکز سازمان سیـا، با مدرنترین روشهای شکنجه آشنا مـیشدند. ۱۱
روزنامـه نیویورک تایمز مورخ هفتم ژانویـه ۱۹۷۹ نیز از قول یکی از تحلیلگران سابق سازمان سیـا مـیگوید کـه سازمان سیـا ، شیوههای شکنجه را بـه ساواک آموزش مـیداد.۱۲
۳- ارتباط منظم سیـا با شاه
محمد حسنین هیکل ( روزنامـه نگار معروف مصری ) درون کتاب خود درون این باره مـیگوید:
” شاه هر هفته یک بار با رئیس پایگاه سیـا درون تهران، ملاقات مـیکرد . ساعت ۹ صبح روز شنبه بهعنوان وقت ملاقات دو ساعته آنـها معین شده بود”.۱۳
فرح پهلوی (همسر محمد رضا پهلوی) نیز درون خاطرات خود مـیگوید:
” موقعی کـه آقای ریچارد هلمز درون سال ۱۳۴۴ بـه ریـاست سیـا رسید، فوراً از او به منظور سفر بـه تهران دعوت کردیم. او با خانمش آمد و ما از وی استقبالی درون سطح رؤسای کشورها بهعمل آوردیم. رفت و آمدهای آقای هلمز بـه تهران که تا سال ۱۳۵۲ ادامـه یـافت و در زمان نزدیک بـه هشت سال کـه او رئیس سازمان سیـا بود، ایران درون اوج ثبات و اقتدار قرار گرفت. آقای هلمز آشکارا از ما حمایت مـیکرد و با وجود او، همـه اقدامات ضد ایرانی درون کنگره آمریکا خنثی مـیشد”.۱۴
۴- حمایت از کشتار ۱۵ خرداد ۱۳۴۲
پس از کشتار پانزدهم خرداد، شاه درون روزهای شانزدهم و هفدهم خرداد، دوبار بهوسیله تلفن با جان.اف.کندی (رئیسجمـهور آمریکا) درباره این حوادث مذاکره کرد که تا یبانی او مطمئن شود.۱۵
کندی درون تاریخ ۳۰/۵/۱۳۴۲ یعنی دو ماه و نیم بعد از کشتار پانزده خرداد ۴۲، بر ادامـه کمک بـه رژیم جنایتکار شاه تأکید مـیکند و مـیگوید:
“کمک بـه ایران حتما همچنان ادامـه یـابد و آمریکا نباید برنامـههای دفاعی مشترک خود با ایران، پاکستان، ترکیـه، کره و دیگر کشورهائی کـه در جوار قدرتهای کمونیست قرار دارند را بـه هم بزند”.۱۶
۵- حمایت لیندون جانسون از جنایـات شاه
استراتژی سیـاست خارجی جانسون نیز کـه پس از ترور کندی درون آذرماه ۱۳۴۲، رئیسجمـهور آمریکا شده بود، با شیوه برخورد کندی با شاه تفاوتی نداشت چرا کـه او نیز بـه اصطلاح اصلاحات شاه را مورد تأیید قرار داد و بر رفتار خشونت بار رژیم علیـه مخالفان و تظاهرکنندگان درون سال ۱۳۴۲، اصرار مـیورزید. از نظر جانسون، محمدرضا شاه تنـها حافظ جدّی و وفادار منافع ایـالات متحده بـه حساب مـیآمد.۱۷ جانسون و مشاورین او حتی از این کـه شاه بـه قدر کافی خشن نیست، گله مند بودند!!۱۸
ماروین زونیس ، محقق آمریکایی نیز درون کتاب خود مـینویسد:
“لیندون جانسون ضمن دیداری رسمـی از ایران، موضع دقیق ایـالات متحده را نسبت بـه شاه و مردم ایران روشن ساخت. وی درون مراسم خداحافظی درون فرودگاه مـهرآباد تهران اظهار داشت: کنال تلگرام برای پدر ما اطمـینان داریم کـه رهبران این ملت شجاع درون زمـینـه صداقت ایـالات متحده درون هواداری از ایران هیچ تردیدی ندارند”.۱۹
۶- حمایت ریچارد نیکسون از رژیم شاه
شاه درون تاریخ ۲۹ مـهر ۱۳۴۸ بنا بـه دعوت نیکسون (رئیسجمـهور وقت آمریکا) دیداری رسمـی از واشنگتن بهعمل آورد. نیکسون درون سخنان خود ضمن ستایش از اقدامات شاه بر این امر تاکید ورزید کـه “روابط ایران و ایـالات متحده هیچگاه بهخوبی امروز نبوده است. این حسن روابط مربوط بـه این واقعیت مـیشود کـه ما روابط خاصی نـه تنـها با کشور شما، بلکه با شخص شما داریم.”۲۰
ریچارد کاتم (محقق آمریکائی) نیز معتقد هست که درون تمام دوران جانسون و نیکسون، با آن کـه دو رئیسجمـهور مـیدانستند کـه شاه بهصورت جابرانـه بر کشور حکومت مـیکند و دستگاه ساواک، وحشیـانـه مخالفان خود را سرکوب مـیکند، باز بـه سبب اهمـیت استراتژیک ایران درون حفظ منافع آمریکا، از وی بهطور کامل حمایت مـید.۲۱
ویلیـام شوکراس (محقق آمریکایی) نیز درون مورد حمایت نیکسون از جنایـات شاه مـینویسد:
” قدر مسلم این هست که او هیچ مخالفتی با شیوههای ساواک نکرد… شاه از توصیـهای کـه نیکسون درباره مخالفان داخلی کرده بود، تشکر کرد و گفت، آنـها را بـه زندان خواهد افکند”.۲۲
در یک سند “سرّی” سفارت آمریکا بـه تاریخ ۱۳ شـهریور ۱۳۴۸ چنین آمده:
“بنابر گفته خود شاه، … وی درون صحنـه جهانی، سیـاست خارجی کشور را با اعتماد کامل هدایت کرده و بهصورت غیر علنی بـه ترویج مواضع مورد نظر آمریکا درون مـیان دوستان ایران پرداخته است”.۲۳
۷- انتصاب نخستوزیران با نظر دولت آمریکا
فرح پهلوی درون این مورد مـیگوید:
“در موقع انتصاب دکتر منوچهر اقبال بـه نخستوزیری ( درون سال ۱۳۳۶ ) ، محمدرضا نظر سفیر کبیر آمریکا درون تهران را هم استعلام نمود و با خوشحالی بـه من گفت: هم آمریکا و هم انگلستان بر سر نخستوزیری دکتر اقبال توافق دارند.
محمدرضا همـیشـه قبل از صدور حکم نخستوزیری جدید ، با سفرای آمریکا و انگلستان م مـیکرد. او این عادت را از زمان اشغال ایران درون شـهریور ماه ۱۳۲۰ پیدا کرده بود”!۲۴
در سال ۱۳۳۹ نیز دولت آمریکا بـه محمدرضا پهلوی فشار آورد کـه هرچه سریعتر علی امـینی را با اختیـارات کامل بـه نخستوزیری منصوب کند. آمریکا به منظور وا داشتن شاه بـه انتصاب امـینی، نخستوزیری علی امـینی را بهعنوان پیش شرط اصلی و اولیـه کمک مالی بـه ایران معین نموده و پیشنـهاد کرده بود کـه در صورت صدور فرمان نخستوزیری علی امـینی، وام ۳۵ مـیلیون دلاری مورد تقاضای ایران را درون اختیـار رژیم پهلوی مـیگذارد.۲۵
شاه نیز درون ۱۷ اردیبهشت ۱۳۴۰، علی امـینی را بـه نخستوزیری منصوب کرد.۲۶
داستان نخستوزیر شدن حسنعلی منصور درون اسفند ماه ۱۳۴۲ نیز جالب است. طبق یک گزارش “خیلیمحرمانـه” ساواک بـه تاریخ ۲۹ مـهر ۱۳۴۲ ، حسنعلی منصور اظهار داشته بود :
“موضوع نخستوزیری من تمام شده هست و این مسئله را با آمریکائیها هم حل کردهاند”.۲۷
حسنعلی منصور، پیوند و ارتباط خود با گراتیـان یـاتسویچ (رئیس پایگاه سیـا درون ایران) را بـه رخ دیگران مـیکشید. وی مـیگفت دوستان آمریکائی بـه من قول قطعی دادهاند کـه در آینده نخستوزیر ایران خواهم شد.۲۸
بالاخره شاه درون اسفند ماه ۱۳۴۲ وی را تحت فشار آمریکائیها بـه نخستوزیری منصوب کرد.۲۹
پس از ترور حسنعلی منصور درون سال ۱۳۴۳، امـیرعباس هویدا بـه جای وی بـه نخستوزیری رسید. فرح پهلوی درون مورد چگونگی انتخاب هویدا به منظور نخستوزیری مـیگوید:
“محمدرضا کـه پس از مرگ منصور بـه دنبال یـافتن جانشینی به منظور او بود، با آقایـان راکول و هلمز، از سفارت آمریکا، مشاوره کرد و هر دوی آنـها هویدا را توصیـه د.سپس آقای گرایتان یـاتسویچ هم بـه دیدن محمدرضا آمد و او را بـه محمدرضا توصیـه کرد. محمدرضا، سفیر کبیر انگلستان را هم خواست و برای نخستین بار دیدیم انگلیسیها هم برروی نخستوزیری هویدا اعتراض ندارند”!۳۰
پس از روی کار آمدن کارتر درون آمریکا، مقامات آمریکائی درون سال ۱۳۵۶ خواهان کنار رفتن هویدا و روی کار آمدن جمشید آموزگار بـه جای وی شدند. درون یک گزارش ساواک بـه تاریخ ۲۸/۴/۱۳۵۶ چنین آمده:
“بنا بـه اظهار خانم امانپور (مدیرکل تشریفات نخستوزیری)، یکی از منابع دیپلماتی آمریکا اظهار داشته کـه دولت آمریکا بهطور خیلی جدّی خواستار تعویض کابینـه هویدا از سوی شاهنشاه آریـامـهر شده است”.۳۱
تاجالملوک آیرملو (مادر محمدرضا پهلوی) هم درون کتاب خاطرات خود درون این باره مـیگوید:
” محمدرضا تحت فشار آمریکائیها، جمشید آموزگار را نخستوزیر کرد. آموزگار هم تبعه ایران بود و هم تبعه آمریکا و پاسپورت آمریکائی هم داشت”.۳۲
مـهندس جعفر شریف امامـی (استاد اعظم فراماسونی) نیز کـه یک بار درون دهه ۱۳۳۰ بـه نخستوزیری رسید و بار دیگر درون شـهریور ماه ۱۳۵۷؛ یکی از مرتبطین فعّال سفارت آمریکا بوده است. مارتین هرتز (رئیس اداره اطلاعات سفارت آمریکا) درون یک گزارش سرّی بـه تاریخ نـهم سپتامبر ۱۹۶۷ مـینویسد:
“شریف امامـی شاید مولدترین رابط من درون اینجا بوده هست … او از محدوده خود فراتر رفت که تا نشان بدهد کـه مـیخواهد با ایـالات متحده همکاری کند و او مـیتواند درون این مورد سودمند باشد”.۳۳
پس از شکست تلاشهای شریف امامـی درون تابستان ۵۷، شاه با م آمریکائیها، ارتشبد غلامرضا ازهاری را بهعنوان نخستوزیر دولت نظامـی بـه روی کار آورد. ازهاری بعد از کودتای ۱۳۳۲ کـه ارتش ایران درون زیر سلطه مستشاران نظامـی آمریکا قرار گرفت، به منظور طی دورههای متعدد بـه آمریکا اعزام شد و دورههای ستاد و اطلاعات را درون آمریکا گذرانید و چندی نیز درون اداره مستشاری خدمت مـیکرد.۳۴
فریده دیبا (مادر فرح) درون مورد او مـیگوید:
” ازهاری بیشتر از آن کـه به پادشاه وفادر باشد، بـه آمریکائیها وفادار بود. آن طور کـه محمدرضا مـیگفت، ازهاری درون موقع تحصیل نظامـی درون آمریکا جذب آمریکائیها شده و به توصیـه آنـها مراتب رشد و ترقی را پیموده و به ریـاست ستاد ارتش رسیده بود. ازهاری مدتها درون پیمان سنتو، دست راست آمریکائیها بود”.۳۵
دولت نظامـی ازهاری نیز نتوانست با کشتار و سرکوب، خواسته آمریکا و شاه را محقق سازد؛ لذا بـه سراغ شاپور بختیـار کـه از چند دهه قبل، هم با تشکیلات اطلاعاتی انگلیسیها مرتبط بود و هم با سازمان سیـا، رفته و برای انحراف و سرکوب انقلاب اسلامـی، او را بهعنوان نخستوزیر بـه روی کار آوردند. یوسف مازندی (خبرنگار آمریکایی) درباره نخستوزیر شدن بختیـار چنین مـیگوید:
” بدون تردید، حضور شاپور بختیـار درون رأس دولت جدید، با پشتیبانی آمریکا صورت پذیرفته بود”.۳۶
خود بختیـار نیز درون مورد نقش آمریکائیها درون به قدرت رسیدن او مـینویسد:
“چند نفر از اعضای سنا و دیگر آمریکائیها فقط چند روز قبل از رسیدن من بـه قدرت، بـه ملاقاتم آمدند”.۳۷
موارد ذکر شده، فقط چند نمونـه از نخستوزیران دوران شاه بود. نـهایتاً مـیتوان گفت کـه اکثریت قریب بـه اتفاق نخستوزیران رژیم شاه از شـهریور ۱۳۲۰ که تا بهمن ۱۳۵۷، با توصیـه و یـا فشار دولت آمریکا بـه روی کار آمده؛ درون نتیجه دولت آمریکا درون کلیـه جنایـات، مفاسد و غارتگریهای آنان شریک مـیباشد.
۸- انتصاب فرماندهان نیروهای نظامـی با تائید آمریکا
فرح پهلوی بـه نقش آمریکا درون انتصاب فرماندهان نیروهای نظامـی، چنین اشاره مـیکند:
” محمدرضا برایم فاش ساخت کـه آمریکائیها به منظور کمکهای نظامـی بـه ارتش ایران شرایطی دارند کـه از جمله شرایط آنـها، قرار افراد خاصی درون پستهای عمده ارتش ایران است. بنابراین، به منظور انتخاب رئیس ستاد و فرماندهان عالیرتبه ارتش حتما با آنـها رایزنی کرد”.۳۸
ارتشبد فردوست نیز درون این باره مـیگوید:
” درون دوران محمدرضا، فقط و فقط با حمایت سفارتهای انگلیس و آمریکا بود کـه افرادی مـیتوانستند بـه مقامات مـهم برسند. این امر نـه تنـها درمورد من، بلکه درون مورد همـهانی کـه مشاغل و پستهای درجه اول را درون اختیـار داشتند، صادق است”.۳۹
در این باره نمونـههای متعددی را مـیتوان مثال زد مانند انتصاب ارتشبد آریـانا بـه ریـاست ستاد ارتش درون سال ۱۳۴۴ ۴۰؛ انتصاب ارتشبد ازهاری بـه ریـاست ستاد ارتش۴۱؛ انتصاب سرلشگر منوچهر خسروداد بـه فرماندهی هوانیروز، سپهبد امـیر حسین ربیعی بـه فرماندهی نیروی هوائی۴۲ و …
۹- مسافرتهای مکرر شاه بـه آمریکا و ملاقاتهای متعدد او با رؤسایجمـهور آمریکا
آبان ماه ۱۳۵۶، بعد از سفر انور سادات بـه تهران، شاه براساس دعوتی کـه سایروس ونس (وزیر خارجه آمریکا) بـه او ابلاغ کرده بود، به منظور دیدار با کارتر راهی آمریکا شد. شاه درون طی ۲۷ سال پیش از آن، ۳۹ بار بهطور رسمـی و غیررسمـی بـه آمریکا سفر کرده بود و با هفت رئیسجمـهور پیشین آمریکا، بـه دفعات ملاقات داشت.۴۳
در همـین رابطه، گزارش “خیلیمحرمانـه” وزارت امور خارجه آمریکا مورخ سپتامبر ۱۹۷۸ (شـهریور ۱۳۵۷) تحت عنوان “گزارش بازرسی درون مورد هدایت روابط با ایران” حاکی هست که:
” روابط بین آمریکا و ایران خوب است. مدت بیش از سی سال هست که با یکدیگر درون زمـینـه مسائل حائز اهمـیت از نظر منافع ملی دو کشور همکاری کرده، و در این مدت عادات و روابط کاری از جمله بین شاه و یکایک رؤسایجمـهور پیشین آمریکا برقرار نمودهایم کـه بسیـار سازنده و صمـیمانـه بوده است. این وضع که تا زمان دولت کارتر ادامـه یـافته است. شخص رئیسجمـهور درون زمـینـه اتخاذ سیـاستها درون قبال ایران بسیـار دخیل بوده و با شاه دید و بازدید کردهاند”.۴۴
اشرف پهلوی نیز درون کتاب خاطرات خود مـینویسد:
“اگر آن طوری کـه در روزنامـهها مـینوشتند، برادرم چنان پادشاه قسی القلب و مستبدی بود، بیتردید هشت رئیسجمـهور آمریکا نیز مـیبایستی درون کنار او بایستند و شریک گناهانی باشند کـه به اصطلاح بـه او نسبت داده مـیشد. زیرا کـه هر هشت نفر ایشان بـه مدت چهار دهه از رژیم ایران پشتیبانی کرده و رسماً سلطنت او را ستوده بودند”.۴۵
۱۰- اعلام حکومت نظامـی بـه توصیـه برژینسکی به منظور کشتار ۱۷ شـهریور ۱۳۵۷
رابرت شولزینگر ( نویسنده آمریکایی ) درون مورد اعلام حکومت نظامـی درون شانزدهم شـهریور ۱۳۵۷ مـینویسد:
” درون روز هفتم سپتامبر [۱۶ شـهریور] شاه بنا بـه توصیـه برژینسکی، حکومت نظامـی اعلام کرد”.۴۶
۱۱- اعلام حمایت آمریکا از کشتار ۱۷ شـهریور ۱۳۵۷
پس از آن کـه رژیم شاه با کمک کماندوهای اسرائیلی بیش از چهارهزار نفر را درون روز ۱۷ شـهریور ۱۳۵۷ درون تهران بـه شـهادت رساند؛ آمریکا و انگلیس حمایت خود را از حکومت نظامـی اعلام داشتند و شاه را بـه مقاومت تشویق نمودند.۴۷
سایروس ونس (وزیر خارجه آمریکا) درون مورد حمایت آمریکا از شاه، بعد از کشتار ۱۷ شـهریور مـینویسد: “کارتر درون روز دهم سپتامبر [۱۹ شـهریور] ضمن گفتگوی تلفنی با شاه، پشتیبانی آمریکا را از وی درون اقداماتی کـه برای برقراری نظم (!) بهعمل مـیآورد، تأیید کرد”.۴۸
جان استمپل (افسر اطلاعاتی سفارت آمریکا) نیز درون کتاب خود درون این باره مـیگوید:
“دو روز بعد از جمعه سیـاه، برژینسکی بهطور خصوصی بـه شاه تلفن کرد و گفت کـه “برای اعاده نظم، هر کاری کـه لازم است، انجام بده”.۴۹
در یک گزارش “سرّی” سفارت آمریکا بـه تاریخ ۲۷ شـهریور ۱۳۵۷ (ده روز بعد از کشتار ۱۷ شـهریور) بـه این مطلب کـه “آمریکا درون گذشته بهصورت یکپارچه از شاه حمایت مـیکرده” بهطور ضمنی اعتراف شده است.۵۰
۱۲- طراحی سفارت آمریکا به منظور سرکوب گسترده مردم توسط دولت نظامـی
پس از آن کـه کشتارهای انجام گرفته توسط حکومت نظامـی و دولت شریف امامـی نتوانست انقلاب را سرکوب کرده و موقعیت رژیم دستنشانده را تثبیت کند؛ آمریکا تصمـیم مـیگیرد کـه با روی کارآوردن یک دولت نظامـی، با اعمال سرکوبهای گستردهتر و خشن تر، انقلاب ملت مسلمان را خاموش کند. درون یک سند “سرّی” کـه در روز دوم نوامبر ۱۹۷۸ (یـازدهم آبان ۱۳۵۷) از جانب سولیوان (سفیر آمریکا) به منظور وزارت امور خارجه آمریکا ارسال شده، اقداماتی را کـه دولت نظامـی مـیبایست بعد از روی کارآمدن انجام دهد، چنین بر مـیشمارد:
” هر راه حل نظامـی، بایستی لزوماً یک درگیری سخت با تظاهرکنندگان و تعداد قابل ملاحظهای از کارگران اعتصابی داشته باشد که تا بتواند همـه اعتصابیون را بـه سر کار باز گرداند. محدود مطبوعات هم غیرقابل اجتناب است. انجام این عملیـات بهطور حتم هزاران دستگیری بـه دنبال خواهد داشت کـه در مـیان آنـها احتمالاً بسیـاری از زندانیـان سیـاسی خواهند بود کـه در یکی دو سال اخیر آزاد شدهاند. از آنجا کـه مخالفین آشکار کردهاند کـه آماده مقاومت بـه شیوه چریکی هستند، ارتش مجبور خواهد بود با خشونتهای گسترده شـهری و تروریسم مخفی خارج شـهری مقابله کند … ارتش حتما قادر باشد ناآرامـیها را خارج از شـهرهای بزرگ نیز کنترل کند. به منظور جریـانات شـهری، پلیس و ساواک حتما اختیـارات بیشتری نسبت بـه آنچه درون ماههای اخیر داشتهاند، بـه دست آورند و شاید لازم شود کـه توسط دایره اطلاعات ارتش کـه مورد وثوق فرماندهی عالی ارتش است، یـاری داده شوند. به منظور مؤثر واقع شدن راه حل نظامـی، بایستی ایران را بـه کشور شدیداً کنترل شدهای، مانند ایران قبل از شروع برنامـه اعطای آزادیهای سیـاسی درون اواسط سال ۱۹۷۶، تبدیل نمود … درون این شرایط خونریزی افزایش خواهد یـافت و بر جمعیت بیشتری از آنچه تاکنون درون تاریخ پهلوی اثر گذاشته، تاثیر خواهد گذاشت. زخمهای روانی این عملیـات که تا زمانی طولانی بعد از پایـان اقدام نظامـی، ادامـه خواهد داشت”.۵۱
۱۳- تأیید اداره اطلاعات و تحقیقات وزارت امور خارجه آمریکا بر سرکوب مردم
در یک سند “سرّی” اداره اطلاعات و تحقیقات وزارت امور خارجه آمریکا بـه تاریخ دوم نوامبر ۱۹۷۸ (یـازدهم آبان ۱۳۵۷) این چنین بر سرکوب مردم ایران تاکید شده است:
” بدون توجه بـه این کـه روند انتقال چگونـه صورت مـیگیرد، مطمئناً سرکوبهای کوتاه مدت به منظور پایـان بخشیدن بـه ناآرامـیها ضروری است”.۵۲
۱۴- تشویق شاه توسط کارتر به منظور اعمال قدرت از طریق دولت نظامـی درون آبان ۵۷
کارتر (رئیسجمـهور آمریکا) درون مورد نگرانی و اضطراب شاه درون آبان ۵۷ مـیگوید:
” شاه درباره آینده خود دچار نگرانی و اضطراب شدیدی بود. شاه سعی مـیکرد با توجه بـه اوضاع و احوال، یکی از این سه راه را انتخاب کند: حکومت موقت تشکیل دهد؛ حکومت نظامـی برقرار سازد؛ یـا حتی درون صورت لزوم از سلطنت کنارهگیری کند. ما او را ترغیب کردیم کـه از سلطنت کنارهگیری نکند و با قدرت کشور را اداره کند و روی پشتیبانی ما نیز حساب کند”.۵۳
۱۵- تشویق شاه توسط برژینسکی به منظور نشانقدرت و سرکوب مردم درون آبان ۵۷
در روز سوم نوامبر ۱۹۷۸ (دوازدهم آبان ۱۳۵۷) یعنی یک روز قبل از کشتار ۱۳ آبان درون دانشگاه تهران و سه روز قبل از معرفی دولت نظامـی ازهاری، برژینسکی (مشاور امنیت ملی کارتر) بـه دستور کارتر مستقیماً بـه شاه تلفن کرده و حمایت کامل آمریکا از وی را اعلام مـیکند. برژینسکی درون مورد این مکالمـه تلفنی مـیگوید:
“به شاه گفتم اولاً آمریکا بهطور کامل و بی هیچ قید و شرطی از شما درون بحران کنونی حمایت مـیکند … ثانیـاً هر تصمـیمـی کـه شما درباره شکل و ترکیب دولت آینده خود بگیرید، مورد تأیید ما هست … هدف من از تماس با شاه، روشن ساختن این مطلب بود کـه او را از حمایت رئیسجمـهور و دولت آمریکا مطمئن سازم و او را پیش از آن کـه اوضاع از کنترل خارج شود، تشویق بـه انجام اقدامات قاطع کنم”.۵۴
برژینسکی درون جای دیگر، درون مورد تحت فشار قرار شاه به منظور “نشانقدرت”، مـیگوید:
” سوابق نشان مـیدهد کـه کارتر و من، شاه را- البته چنانچه مایل بود و اراده مـیکرد- بـه اندازه کافی تشویق کردیم که تا موضع سرسختانـهتری اتخاذ کند؛ ولی شاید لازم بود کـه زیر فشار بیشتری قرار گیرد که تا اقدامـی را کـه بهطور مؤثر و پیوسته انجام نمـیداد، یعنی نشانقدرت و انجام اصلاحات ضروری، انجام دهد”.۵۵
در اینجا برژینسکی اعتراف مـیکند کـه از نظر وی و کارتر، کشتارهائی مانند ۱۷ شـهریور تهران، کافی نبوده و شاه مـیبایست با انجام قتل عامهای گسترده تر، ملت مسلمان ایران را بهطور کامل سرکوب کند که تا منافع دولت آمریکا با خطر مواجه نگردد.
۱۶- اعلام حمایت آمریکا از روی کارآمدن دولت نظامـی ازهاری
روزنامـه نیویورک تایمز درون تاریخ هفتم نوامبر (شانزدهم آبان) یعنی یک روز بعد از روی کار آمدن دولت نظامـی ازهاری مـینویسد:
” دولت کارتر کـه مدتها منتظر یک تصمـیم سرنوشت ساز توسط شاه بود، حمایت شدید خود را از انتصاب دولت نظامـی به منظور ایجاد نظم درون ایران ابراز نمود. سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا (جیل شوگر) گفت: ما از شاه درون این تصمـیم حمایت مـیکنیم. شاه وقتی دست بـه انتصاب دولت نظامـی زد کـه برای وی مسلم شد کـه دیگر نمـیتواند یک دولت ائتلافی تشکیل دهد … وزارت امورخارجه آمریکا گفت کـه در شرایط فوقالعاده کنونی، سولیوان بهطور مرتب با شاه ملاقات مـیکند”.۵۶
ارتشبد فردوست نیز درون مورد حمایتهای مقامات آمریکائی از رژیم شاه درون دوره دولت نظامـی ازهاری مـیگوید:
” درون این دوران نیز تماسهای تلفنی مکرر کارتر با محمدرضا و رزالین با فرح، و اعلام پشتیبانی ادامـه داشت. درون اکثر این مدت نیز زاهدی درون تهران و نزد محمدرضا بود و طبق معمول دائماً با برژینسکی تماس تلفنی مـیگرفت و برژینسکی بـه او اطمـینان مـیداد کـه اگر محمدرضا مقاومت کند، ما از او پشتیبانی مـیکنیم”.۵۷
۱۷- اعتراف ژنرال الکساندر هیگ مبنی بر اعزام ژنرال هایزر به منظور انجام یک کودتا
در دی ماه ۱۳۵۷، مقامات آمریکائی تصمـیم گرفتند کـه ژنرال رابرت هایزر (معاون فرمانده نیروهای ناتو درون اروپا) را بـه ایران اعزام کنند که تا با طراحی یک کودتای نظامـی، و با قتل عام گسترده مردم، نـهضت اسلامـی را خاموش سازند. ژنرال الکساندر هیگ (فرمانده نیروهای ناتو درون اروپا) درون مقدمـه کتاب خاطرات ژنرال هایزر، بـه این مطلب چنین اعتراف مـیکند:
” مذاکرات بعدی با مقامات کاخ سفید نشان داد کـه هدف از این کار، بـه راه انداختن یک کودتا درون ایران است”.۵۸
۱۸- اعتراف سولیوان مبنی بر ماموریت هایزر به منظور مقابله با انقلاب
سولیوان درون مورد دستوراتی کـه از آمریکا بـه هایزر داده مـیشد، چنین مـیگوید:
” هایزر بهطور مرتب دستوراتی از واشنگتن دریـافت مـیکرد کـه او را بـه تقویت و احیـای روحیـه نیروهای مسلح به منظور مقابله با انقلاب ترغیب مـینمود”.۵۹
وی درون جای دیگر مـیگوید:
” از هایزر خواسته شده بود کـه نیروهای مسلح ایران را به منظور مقابله و سرکوب مخالفان درون صورت لزوم آماده کند”.۶۰
۱۹- اعتراف ژنرال هایزر بر قصد انجام کودتا
ژنرال هایزر درون مورد جلسه روز دهم ژانویـه ۱۹۷۹ (بیستم دی ماه ۱۳۵۷) با سران ارتش مـیگوید:
“به سران ارتش اطمـینان دادم کـه اگر آنـها از دولت غیرنظامـی [بختیـار] حمایت کافی بهعمل آورند، مـیتوانند روی حمایت آمریکا حساب کنند؛ حتی درون آن روزی کـه انجام کودتای نظامـی اجتنابناپذیر شود”.۶۱
۲۰- اظهارات فرح پهلوی درون مورد کودتای هایزر
فرح پهلوی نیز درون این مورد اظهار مـیدارد:
” بعد از خروج ما از کشور، بختیـار با حمایت فرماندهان ارتش و ژنرال آمریکائی – رابرت هایزر- درون حدود یک ماه مقاومت کرد … ما درون مصر از طریق تلفن با فرماندهان عالیرتبه ارتش و نیز بختیـار، تماس روزانـه داشتیم؛ البته تماسها مستقیم نبود. ارتشبد قرهباغی مرتباً بـه ما اطمـینان مـیداد کـه با همکاری رابرت هایزر، سرگرم طراحی کودتای مؤثری هست که کار را یکسره کند و به آشوبها پایـان دهد”.۶۲
۲۱- اعتراف برژینسکی مبنی بر طرح انجام کودتای نظامـی درون بهمن ماه ۵۷
پس از خروج هایزر از ایران، کارتر درون روز پنجم فوریـه (شانزدهم بهمن) وی را درون کاخ سفید بـه حضور مـیپذیرد. برژینسکی جریـان این دیدار را چنین نقل مـیکند:
” روز پنجم فوریـه، هایزر شخصاً درون کاخ سفید درباره اوضاع ایران و موقعیت نظامـیان بـه رئیسجمـهور گزارش داد … درون پایـان جلسه، من از هایزر خواستار پاسخ مستقیم و صریح بـه این سوال شدم کـه آیـا ارتش مـیتواند درون صورت ارسال علامت از سوی واشنگتن، اقدام بـه کودتا کند؟ هایزر پاسخ مثبت داد. بنابر این درون مجموع، ما که تا آخرین لحظه بـه دلایلی معتقد بودیم کـه اقدام نظامـی امکانپذیر است”.۶۳
البته آمریکائیها پیشبینی کرده بودند کـه انجام چنین کودتائی منجر بـه حدود پنجاه هزار نفر تلفات خواهد شد.۶۴ اما به منظور آنـها چنین کشتاری از ملت مسلمان ایران، هیچ اهمـیتی نداشت؛ چرا کـه تنـها چیزی کـه برای آنان اهمـیت داشت، همانا منافع استعماری و نامشروع شان درون ایران بود.
۲۲- اظهارات اردشیر زاهدی درون مورد سخنان کارتر
اردشیر زاهدی (آخرین سفیر شاه درون آمریکا) درون مورد حمایتهای کارتر از شاه مـیگوید:
” رئیسجمـهور آمریکا از من مـیخواست بـه شاه بگویم محکم بایستد و هرچه بـه مصلحت و امکانپذیر مـیداند، عمل کند. از جمله بـه من یـادآوری کرد بـه شاه بگویم کـه نگران وعدهای کـه برای رعایت حقوقبشر درون ایران داده است، نشود”.۶۵
معنای این سخن آن هست که شعار “طرفداری از حقوقبشر” کـه کارتر سرلوحه سیـاست خارجی خود قرار داده بود، یک شعار توخالی به منظور فریب مردم جهان بیش نیست و آمریکا با گرفتن چنین ژستی فقط مـیخواهد چهره کریـه دیکتاتور منشانـه و جنگ طلب خود را از اذهان مردم دنیـا بزداید.
۲۳- اعتراف شاه مبنی بر این کـه هر کاری کـه آمریکائیها گفتند انجام دادم
فرح پهلوی درون خاطرات خود نقل مـیکند کـه محمدرضا مـیگفت:
” من درون طول سی و هفت سال سلطنت خودم هر کاری کـه آمریکائیها گفتند، انجام دادم و ثروت ایران را بـه کام شرکتهای آمریکائی ریختم؛ بـه دستور آنـها تحریم نفتی اعراب را شکستم و به اسرائیل نفت مجانی دادم؛ درون جنگ ویتنام، هواپیماهای جنگی ایران را درون اختیـار فرماندهی نیروهای آمریکائی درون ویتنام قرار دادم و سوخت مورد نیـاز ارتش آمریکا را تامـین کردم. درون جنگ ظفار بـه دستور انگلستان، ارتش ایران را بـه جنگ انقلابیون ظفار فرستادم و خلاصه بـه هر سازی کـه آمریکائیها و انگلیسیها زدند، یدم. اما سرانجام، آنـها مرا مانند یک تفاله بی خاصیت از کشور بیرون انداختند”!۶۶
۲۴- اعتراف شاه مبنی بر برنامـهریزی اقتصاد کشور و نیروهای نظامـی و امنیتی توسط آمریکائیها
شاه درون آخرین روزهای حیـات سیـاسیاش درون ایران، خطاب بـه وزیر خزانـهداری آمریکا کـه به دیدار او آمده بود، مـیگوید:
” ارتش درون دست شما بود؛ اقتصاد مملکت را خودتان برنامـهریزی مـیکردید؛ ساواک را خودتان و اسرائیل تأسیس کردید؛ پلیس را دولت شما تربیت کرد؛ چیزی نبود کـه من از شما پنـهان کرده باشم. حالا هم نباید همـه شکست هایتان را بـه گردن من بیـاندازید”.۶۷
۲۵- اظهارات ارتشبد فردوست مبنی بر اجرای سیـاستهای دیکته شده آمریکائیها توسط شاه
ارتشبد فردوست، درون بخشی از اظهاراتش مـیگوید:
” این محمدرضا بود کـه در همـه چیز تصمـیم مـیگرفت و سیـاست گذاری مـیکرد و در واقع سیـاستهای دیکته شده آمریکائیها و انگلیسیها را پیـاده مـینمود”.۶۸
فردوست درون جای دیگر اشاره مـیکند کـه شاه بـه کرّات گفته بود کـه هر اطلاعاتی کـه آمریکائیها و انگلیسیها مـیخواهند، ساواک دراختیـارشان بگذارد.۶۹
۲۶- اعتراف بروس لینگن مبنی بر حمایت آمریکا از رژیم منفور شاه
بروس لینگن (کاردار سفارت آمریکا درون تهران) درون مـهرماه ۱۳۵۸ درون نامـهای کـه برای خانوادهاش ارسال داشته، درون مورد حمایت آمریکا از رژیم شاه مـینویسد:
” ما از رژیم منفور تحت نظر شاه، بهطور خیلی واضح حمایت مـیکردیم”.۷۰
پاورقیها:
۱. ویلیـام سولیوان و آنتونی پارسونز .” خاطرات دو سفیر “. ترجمـه محمود طلوعی . تهران: علم ، ۱۳۷۵ . ص ۴۶۳ و ۴۶۷
۲. همان . ص ۴۷۱
۳. دانشجویـان مسلمان پیرو خط امام .” ایران درون انقلاب “. تهران: مرکز نشر اسناد لانـه جاسوسی آمریکا ، ۱۳۷۰ . ص ۴۸۰
۴. ویلیـام سولیوان .” مأموریت درون ایران “. ترجمـه محمود مشرقی . تهران: انتشارات هفته ، ۱۳۶۱ . ص ۱۸
۵. دانشجویـان مسلمان پیرو خط امام .” پیـام امام و ۱۰۰ اطلاعیـه دانشجویـان مسلمان پیرو خط امام “. تهران: بی نا ، بی که تا . ص ۵
۶. دفتر سیـاسی سازمان عقیدتی سیـاسی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح .” رابطه و مذاکره با آمریکا از دیدگاه مقام معظم رهبری”. تهران: وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح ، ۱۳۸۲ . ص ۱۲۶
۷. موسی فقیـه حقانی “.تأثیر وابستگی بر سقوط رژیم پهلوی”. مجموعه مقالات نخستین همایش بررسی علل فروپاشی سلطنت پهلوی . تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهشـهای سیـاسی ، ۱۳۸۴ . ص ۷۱۷
۸. حسن واعظی .” استراتژی سلطه، تهدیدات، راهبردها “. تهران: سروش ، ۱۳۸۱ . ص ۲۲
۹. اسکندر دلدم .” من و فرح پهلوی”. تهران : نشر گلفام ، ۱۳۷۵ . ص ۵۲۱
۱۰. حسین فردوست .” ظهور و سقوط سلطنت پهلوی. جلد اول”. تهران : اطلاعات ، ۱۳۸۲ . ص ۴۱۷
۱۱. ابراهیم سنجر .” نفوذ آمریکا درون ایران ؛ بررسی سیـاست خارجی آمریکا و روابط با ایران “. تهران : مؤلف ، ۱۳۶۸ . ص ۱۸۱
۱۲. ویلیـام بلوم .” سرکوب امـید ؛ دخالتهای نظامـی آمریکا و سازمان سیـا از جنگ جهانی دوم که تا کنون “. ترجمـه عبدالرضا هوشنگ مـهدوی . تهران: نشر البرز ، ۱۳۷۶ . ص ۱۱۹
۱۳. محمد حسنین هیکل .” ایران: روایتی کـه ناگفته ماند” . ترجمـه حمـید احمدی . تهران : الهام ، ۱۳۶۲. ص ۴۰
۱۴. فرح پهلوی .” اسرار زندگی شاه و فرح”. بـه کوشش ابوالفضل آتابای . تهران: راه مظفر ، ۱۳۸۲ . ص۲۸۶
۱۵. مسعود بهنود .” از سید ضیـاء که تا بختیـار”. تهران: جاویدان ، ۱۳۶۹ . ص ۴۹۰
۱۶. بهروز طیرانی .” روز شمار روابط ایران و آمریکا”. تهران: مرکز چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه ، ۱۳۷۹ . ص ۱۶۴
۱۷. علیرضا ازغندی .” روابط خارجی ایران”. تهران : قومس ، ۱۳۷۶ . ص ۲۸۵
۱۸. جیمز بیل .” عقاب و شیر”. ترجمـه مـهوش غلامـی . تهران نشر کوبه ، ۱۳۷۱ . ص ۲۵۲
۱۹. ماروین زونیس .” شکست شاهانـه”. ترجمـه عباس مخبر . تهران : طرح نو ، ۱۳۷۰ . ص ۳۵۷
۲۰. روابط خارجی ایران. پیشین ، ص ۲۹۲
۲۱. سید سعید مـیرترابی .” رژیم شاه و سازمانهای حقوقبشر”. تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامـی ، ۱۳۷۹ . ص ۱۶۹
۲۲. فخر روحانی .” اهرمها؛ سقوط شاه و پیروزی انقلاب اسلامـی”. بی جا : نشر بلیغ ، ۱۳۷۰ . ص ۴۲۲
۲۳. دانشجویـان مسلمان پیرو خط امام .” دخالتهای آمریکا درون ایران”. تهران: بی نا ، بی که تا . ص ۴۹
۲۴. “ یتیم”. بـه کوشش احمد پیرانی . تهران: بـه آفرین ، ۱۳۸۲ . ص ۳۶۶
۲۵. دفتر پژوهشهای موسسه کیـهان. نیمـه پنـهان. جلد ۱۳، علی امـینی.تهران: کیـهان ، ۱۳۸۱ . ص ۱۲۵
۲۶. شکست شاهانـه. پیشین، ص ۳۵۶
۲۷. شورای نویسندگان .” کابینـه حسنعلی منصور بـه روایت اسناد ساواک . جلد ۱ “. تهران: مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات ، ۱۳۸۴ . ص ۲۸
۲۸. عباس مـیلانی .” معمای هویدا”. تهران : نشر اختران ، ۱۳۸۵ . ص ۱۷۷
۲۹. محمود طلوعی .”چهرهها و یـادها”. تهران: نشر علم ، ۱۳۸۱ . ص ۱۱۰
۳۰. یتیم. پیشین، ص ۵۷۳
۳۱. اسکندر دلدم .” زندگی و خاطرات امـیرعباس هویدا”. تهران: نشر گلفام ، ۱۳۷۵ . ص ۳۸۴
۳۲. تاج الملوک آیرملو .” خاطرات ملکه پهلوی”. تهران : بـه آفرین ، ۱۳۸۰ . ص ۴۶۸
۳۳. دانشجویـان مسلمان پیرو خط امام .” اسناد لانـه جاسوسی آمریکا، کتاب دوم”. تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهشـهای سیـاسی ، ۱۳۸۶ . ص ۳۷۵- ۳۷۴
۳۴. داود علی بابایی .” بیست و پنج سال درون ایران چه گذشت؟ جلد اول”. تهران: امـید فردا ، ۱۳۸۱ .ص ۹۱
۳۵. فریده دیبا .” م فرح”. ترجمـه الهه رئیس فیروز . تهران: بـه آفرین ، ۱۳۸۰ . ص ۳۸۴
۳۶. یوسف مازندی .” ایران، ابرقدرت قرن؟”. تهران: البرز ، ۱۳۷۳ . ص ۶۲۸
۳۷. عمادالدین باقی .” بررسی انقلاب ایران”. جلد اول. قم : نشر تفکر ، ۱۳۷۰ . ص ۳۳۶
۳۸. یتیم. پیشین، ص ۴۰۵
صورت ترفیع افسران ارتش پیش از این کـه به دربار فرستاده شود و به تصویب شاه برسد، حتما به تصویب مستشاران آمریکایی مـیرسید.
رک. به: یوسف قرشی و محمد جمـیری .” اصل چهار ترومن درون ایران”. فصلنامـه تخصصی تاریخ معاصر ایران . تابستان ۱۳۸۷ . ص ۹۷
۳۹. ظهور و سقوط سلطنت پهلوی. جلد اول. پیشین، ص ۳۴۴
۴۰. مرکز بررسی اسناد تاریخی .” نظامـیان عصر پهلوی بـه روایت اسناد ساواک. ارتشبد بهرام آریـانا”. تهران: مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات ، ۱۳۸۲ . چهارده
۴۱. م فرح. پیشین، ص ۳۸۴
همچنین رک. به: ظهور و سقوط سلطنت پهلوی. جلد اول. پیشین، ص ۵۷۰
۴۲. ظهور و سقوط سلطنت پهلوی. جلد اول. همان. ص ۲۸۸
۴۳. از سید ضیـاء که تا بختیـار. پیشین، ص ۷۳۵
۴۴. دخالتهای آمریکا درون ایران. پیشین، ص ۸۵
۴۵. اشرف پهلوی .” چهرههائی درون آئینـه”. تهران: نشر امـیر مستعان ، ۱۳۸۲ . ص ۲۶۶
۴۶. رابرت شولزینگر .” دیپلماسی آمریکا درون قرن بیستم”. ترجمـه محمد رفیعی مـهرآبادی . تهران: مرکز چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه ، ۱۳۷۹ . ص ۵۷۷
۴۷. ظهور و سقوط سلطنت پهلوی. جلد اول. پیشین، ص ۵۸۰ شاه درون کتاب پاسخ بـه تاریخ نیز درون این مورد مـینویسد: درون شـهریور ۱۳۵۷ هنگامـی کـه بحران جدیتر شد، سفرای آمریکا و انگلیس نزد من آمدند و پشتیبانی دولتین متبوع خود را اعلام داشتند و گفتند کـه بر خلاف سال ۱۹۵۱ (۱۳۳۰) درون تأیید سیـاست دولت ایران اتفاق نظر کامل دارند.
رک.به: محمد رضا پهلوی .” پاسخ بـه تاریخ”. تهران : شـهر آب ، ۱۳۷۱ . ص ۴۱۵
۴۸. خاطرات دو سفیر. پیشین، ص ۴۷۹
۴۹. جان دی. استمپل .” درون انقلاب ایران”. ترجمـه منوچهر شجاعی . تهران: مؤسسه خدمات فرهنگی رسا ، ۱۳۷۷ . ص ۱۶۹
۵۰. وزارت اطلاعات .” فرازهائی از تاریخ انقلاب بـه روایت اسناد ساواک و آمریکا”. تهران: روابط عمومـی وزارت اطلاعات ، ۱۳۶۸ . ص ۱۳۵
۵۱. ایران درون انقلاب. پیشین، ص ۲۵۱
۵۲. همان. ص ۲۴۵
۵۳. خاطرات دو سفیر. پیشین، ص ۴۵۱
۵۴. زبیگنیو برژینسکی .” قدرت و اصول”. ترجمـه مرضیـه ساقیـان . تهران: مرکز چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه ، ۱۳۷۹ . ص ۴۸۴
۵۵. همان. ص ۴۷۲
۵۶. ابراهیم یزدی .” آخرین تلاشها درون آخرین روزها”. تهران : قلم ، ۱۳۶۳ . ص ۳۶
۵۷. ظهور و سقوط سلطنت پهلوی. جلد اول. پیشین، ص ۵۹۱
۵۸. رابرت هایزر .” مأموریت درون تهران”. ترجمـه ع . رشیدی . تهران: اطلاعات ، ۱۳۶۵ . ص ۱۳
۵۹. مأموریت درون ایران. پیشین، ص ۱۶۵
۶۰. همان. ص ۱۶۸
۶۱. مأموریت درون تهران. پیشین، ص ۷۱
۶۲. یتیم. پیشین، ص ۷۸۲
۶۳. قدرت و اصول. پیشین، ص ۵۱۰
۶۴. ایران: روایتی کـه ناگفته ماند . پیشین ، ص ۳۰۳
۶۵. اردشیر زاهدی .” رازهای ناگفته: خاطرات اردشیر زاهدی”. بـه کوشش پری اباصلتی و هوشنگ مـیرهاشم . تهران: بـه آفرین ، ۱۳۸۱ . ص ۱۵۴
۶۶. یتیم. پیشین ، ص ۸۱۰
۶۷. محمد تقی کرامتی .” وسوسه شیطان بزرگ ؛جریـان شناسی فعالان رابطه با آمریکا ؛از دولت موقت که تا دولت اصلاحات “. قم : همای غدیر ، ۱۳۸۳ . ص ۳۵
۶۸. ظهور و سقوط سلطنت پهلوی جلد اول. پیشین، ص ۳۹۵
۶۹. همان. ص ۳۳۳
۷۰. اسناد لانـه جاسوسی آمریکا؛ کتاب دوم. پیشین، ص ۳۲۶
[مروری کوتاه بر برخی مسائل و روابط ایران و آمریکا 1 (در ... کنال تلگرام برای پدر]نویسنده و منبع: مدیر | تاریخ انتشار: Sun, 16 Sep 2018 10:14:00 +0000